فیلمهای مربوط به تکنوفوبیا هر چند خشن و سرد به نظر برسند اما دربارهی آدمها صحبت میکنند.
گروه فرهنگ و هنر: سنمان بالا میرود. دردها را تحمل میکنیم. میمیریم و بدنمان فاسد میشود و خوراک کرمها میشویم. و در همهی این مراحلی که از سر میگذرانیم وسایل الکترونیکیمان کنارمان میمانند. آنها اسباب و وسایل دائمی هستند که زمان را میکشند و باعث میشوند ملال از زندگیمان کنار برود. اما چقدر طول میکشد تا این اسباببازیهای قیمتی ما خیانت کنند؟ اگر شما هم مثل من جزو کسانی هستید که از تغییرات تکنولوژی هراس دارند و به عبارتی مبتلا به تکنوفوبیا هستند بعضی فیلمها به خوبی این هراس را تصویر کردهاند. بهترین فیلمهای هراس از تکنولوژی آنهایی هستند که حقایق مربوط به تکنولوژی را منعکس میکنند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از دیجی کالا مگ، فیلمهای مربوط به تکنوفوبیا هر چند خشن و سرد به نظر برسند اما دربارهی آدمها صحبت میکنند. حتی آن بخشهایی که مربوط به تکنولوژی و حضور همه جانبهی آن است با حضور انسانها تجسم پیدا میکند. آن حقیقت باقی میماند که استخوان و خون و اجرای تشکیل دهندهی بدن هستند و آن تشکیلدهندههای ارگانیک روزی تاریخشان به سر خواهد آمد. روی دیگر سکه همتایان تکنولوژیک ما جوانتر، سریعتر، شفافتر و با هر به روز رسانی بیشتر در هالهای از ابهام قرار خواهند گرفت.
تولد ژانر علمی-تخیلی زمانی اتفاق افتاد که جامعه نشانههایی از سلطهی قریبالوقوع آخرالزمانی را دید. این فیلمسازان را ضدتکنولوژی، پارانویید یا هر چیز دیگری که بخوانید، این هفت فیلمی که در ادامه معرفی خواهیم کرد بهترین فیلمهای هراس از تکنولوژی هستند چون دلایل خوبی برای تکنوفوبیا ارائه میدهند. این فیلمها آیندهای را پیشبینی کردند که ما الان در آن زندگی میکنیم. زجرآور است دریافتن این که بیشتر این فیلمها به ما نشان میدهند که این ماجرای تکنولوژی تا کجا میتواند پیش برود و چهقدر زود ممکن است این اتفاق بیفتد.
مرکز خرید ساطوریعنوان اصلی: Chopping Mallکارگردان: جیم وینورسکیمحصول ۱۹۸۶محوریت طرح داستانی فیلم روی
نگهبانان روباتیک استوار است. هشت نوجوان عاشق به یک مرکز خرید میروند. آنها میخواهند بعد از نیمهشب در یکی از مغازههای مهمانی بگیرند. وقتی فروشگاه بسته میشود و پیش از آن که آنها بتوانند از آن خارج شوند سیستم روباتهای نگهبان از کار میافتد و شروع به کشتار میکنند.
فیلم
«مرکز خرید ساطوری» از ژانر اسلشر و علمی-تخیلی به شیوهی سادهای استفاده میکند تا پیچیدگی تکنولوژی را کشف کند.
اگر چه شریرهای این قصه پیچیدگی خاصی ندارند و حال هوایشان سبکتر است اما فیلم همان حال و هوا و هویت
«ترمیناتور» را دارد.
فیلم نشان میدهد که چهطور تکنولوژی روی
آیندهی بشریت تاثیر میگذارد و چهطور ماشینها میتواند زیبایی لحظه را آلوده کند. فیلم دههی هشتاد وارد سینماها شد پیش از آن که اینترنت تا این حد فراگیر شود. آن زمان فقط ثروتمندان تلفن همراه داشتند و ارتباط میان انسانها تا این حد از طریق تکنولوژی صورت نمیگرفت. فیلم یک پیشبینی تصادفی دقیق دربارهی امروز ما داشت.
در گیشه و نزد منتقدان شکست خورد اما تبدیل به یک
فیلم کالت در سالهای آینده شد.
نفرین فرانکنشتاینعنوان اصلی: The Curse of Frankensteinکارگردان: ترنس فیشرمحصول ۱۹۵۷داستان
مری شلی ترس از انقلاب صنعتی را روی پردهی سینما روشن میکند. جامعهی قرن نوزدهم از هیولایی که از دل
ماشینیسم بیرون آمده بود، احساس وحشت داشت. کتاب
مری شلی به آنها کمک کرد با گسستی که در انتظارشان بود کنار بیایند.
درداستان
فرانکنشتاین این هیولا تبدیل به یک موجود واقعی میشود و حالا ۲۰۰ سال بعد از اولین انتشار این کتاب، همچنان این داستان هشداردهنده بهخصوص در نسخهی سینماییاش مربوط و مناسب است. هیچ تفسیری به اندازهی
«نفرین فرانکنشتاین» ترنس فیشر نمیتواند وحشت تکنولوژیک امروز ما را تا این حد دقیق بازتاب دهد.
این یکی از اولین فیلمهای جریان اصلی بود که خون را به شیوهی تکنیکالر روی پرده نشان داد. نسخهی سینمایی نشان میدهد که چهطور انسان با تکنولوژی ارتبط برقرار میکند.
دکتر فرانکنشتاین مردی با اعتماد به نفس بیش از اندازه است که مخلوقی ساخته با تمایل به آدمکشی. در نهایت وقتی آدمها و سازههایشان به هم میپیچند هیچکس از این بازی برنده بیرون نمیآید.
پسری با سگشعنوان اصلی: A Boy and His Dogکارگردان: ال.کیو.جونزمحصول ۱۹۷۵فیلم اقتباسی از کتاب علمی-تخیلی
هارلن الیسون است. جنگ جهانی چهارم در پنج روز به پایان رسیده است. آمریکا جنگ هستهای را پشت سر گذاشته است و سال ۲۰۲۴ است. یک پسر ۱۸ ساله که پدر و مادرش را از دست داده است و از اخلاقیات هم سر درنمیآورد بیشتر از هر چیزی نگران غذاست. او سگی انسانگریز به نام خون دارد. رابطهی پسر و سگ چندان خوب نیست اما هردویشان میدانند که برای بقا به دیگری نیازمند هستند.
در سکانس افتتاحیه فیلم به سوال
«طبیعت در برابر طبیعت» پاسخ میدهد و بدون این که وقت را تلف کند آیندهای غیرقابل تحمل را پیشبینی میکند. حرکات کاراکترها به ما میگوید که اهمیتی ندارد چه اتفاقی بیفتد، پیشفرض بشریت بر خشونت استوار است.
فیلم یک کمدی سیاه غیرعادی و عجیب و غریب است که نگاهش به آینده کمی ترسناک هم به نظر میرسد. زندگی بعد از جنگ هستهای هنوز ادامه دارد و به همین دلیل شاهد سقوط فیزیکی و اخلاقی جهان بعد از پیشرفتهای تکنولوژی هستیم.
ترمیناتور (نابودگر)
عنوان اصلی: The Terminator
کارگردان: جیمز کامرون
محصول ۱۹۸۴
روباتهای قاتل، تصویر کودکانی که تکنوفوبیا دارند، این فیلم به صریحترین شکل از طریق لنزها وحشت را انتقال میدهد. در فیلم «ترمیناتور» جیمز کامرون کارگردان فیلم یک داستان موش و گربه روایت میکند. این داستان نه تنها نشان میدهد که وقتی تکنولوژی خودآگاه میشود چه اتفاقی میافتد که به علاوه نتایج آن میتواند تبدیل به چیزی انتقامجویانه بشود.
این ماشین قاتل آهنی روی ماموریتش بر بالا رفتن از نردبان داروینی متمرکز است. سال ۱۹۸۴ یک سرباز انسان ماموریت پیدا میکند که یک سایبورگ نابودنشدنی را متوقف کند. هر دوی آنها از سال ۲۰۲۹ فرستاده شدهاند و از جریان اعدام زنی که پسر به دنیا نیامدهاش کلید رستگاری آیندهی بشریت است.
فیلم توسط دنبالههایش که بیشتر روی جلوههای ویژه استوار بودند کمرنگ شد. دنبالههایی که لحن مثبتتری داشتند. اما نسخهی اصلی فیلم در قلهی فیلمهای مربوط به تکنوفوبیا میایستد. در قسمتهای بعدی روباتهای کشنده موفق شدند که همدردی بیشتری از خودشان بروز بدهند.